- گچ بری
نقش و نگار درست کردن با گچ در روی دیوار یا سقف خانه، نقش و نگاری که از این روش حاصل می شود
معنی گچ بری - جستجوی لغت در جدول جو
- گچ بری (گَ بُ)
عمل ساختن خطوط و گلهاو بته ها و صور حیوانی از گچ در دیوار و سقف خانه
- گچ بری
درست کردن نقش و نگار روی دیوار یا سقف خانه
- گچ بری ((~. بُ))
نقش و نگار درست کردن با گچ در روی دیوار و سقف ساختمان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در علم زیست شناسی درختچه ای با میوۀ ترش، برگ های متناوب و تخمدان هایی در پایین گلبرگ ها
گیاهی پایا با ریزوم ضخیم و ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی نوک تیز و گل های سفید کوچک که برگ و گل آن برای تسکین برخی بیماری های قلبی به کار می رود، گل برفک، موگه
زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، شقاقل، اشقاقل
(گُ لِ بَ)
لغت نامه دهخدا
نوعی از گل سرخ مثل شنجرف و ظاهراً از دریا آرند. (آنندراج) :
دور از تو بس که زمزمه سنج مصیبتم
از موج گریه شد گل بحری غبار ما.
شفیع اثر (از آنندراج)
دور از تو بس که زمزمه سنج مصیبتم
از موج گریه شد گل بحری غبار ما.
شفیع اثر (از آنندراج)
(گِ لِ بَ)
لغت نامه دهخدا
نوعی از گل فخاری طبی است و آنرا در مورد ضیق نفس به کار میبرند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
(گَ)
لغت نامه دهخدا
عمل گچکار. عمل ساختن خطوط و گل و بته ها از گچ بر دیوار و سقف:
به گچکاریش هرکه پرداخته
گچ از نقرۀ صبح دم ساخته.
ملاطغرا (از آنندراج)
به گچکاریش هرکه پرداخته
گچ از نقرۀ صبح دم ساخته.
ملاطغرا (از آنندراج)
(گُلْ بِ)
لغت نامه دهخدا
ماری فیلیپ امه دو. دانشمند تاریخ نویس فرانسوی است که به سال 1786 میلادی در کولمار به دنیا آمده و به سال 1854م. درگذشته است. مهمترین آثار او: خاطرات تاریخ گول پیش از فتح رومیها، دورۀ باستانی لالساس، یادداشت درباره سیسرون. وی تاریخ رم تألیف نیبور را نیز به فرانسه ترجمه کرد
(سِ بَرْ ری)
لغت نامه دهخدا
مورد برّی. مقابل آس بستانی. مورد اسپرم. برگ آن از آس بستانی زردتر و عریض تر و طرف او تند شبیه بسنان و چوب او صلب تر و بالای آن کمتر از ذرعی. ثمرش بغایت سرخ و مستدیر و از وسط برگ میروید و شاخهای بسیار از یک اصل برمی آید و آن را مورد اسپرم و مرد اسفرم نامند و مردم تنکابن جر خوانند و در زمستان برگ نمی ریزد و بسیار قابض است. (از تحفه). قف و انظر، مورد رومی، خیزران بلدی، مرد رومی نیز نامهای دیگر آن است
آنکه سینه و آغوشش چون گل لطیف و نازک است، کونه گل (مانند گل سرخ و زرد و غیره)
گچ کار: در ساعت فرمود تا گچ گران را بخواندند و آن خانه را سفید کردند
کسی که بر روی گچ دیوار و سقف نقشهای زیبا پدید آورد، آلتی که با آن گچ بری کنند
بریدن گوش قطع گوش، بحیله پول و مال از دیگری گرفتن مغبون کردن در معامله
(باغبانی) گیاهانی را گویند که بواسطه زیبایی برگ یا رنگین بودن برگها بمنظور تزیین در باغها و اطاقها نگهداری میشوند. مهمترین گیاهان گل برگی عبارتند از نخل بادبزنی شویدی (شبتی) بگونیا سرخس سرو موز و غیره
عمل و شغل گچ پز گچ پختن، کوره ای که در آن سنگ گچ را پزند کوره گچ پزی
نوعی از پیکان تیر: ز آمد شد گیبر کینه کوش یکی سقف آمد هوا چوب پوش. (هاتفی)
بی برگی، بی حاصلی، بی باری، بی پولی، بی سرمایگی، بی مایگی، بی نوایی، تنگ دستی، تهی دستی، فقر، مسکنت
متضاد: دولتمندی، تمکن، غنا
متضاد: دولتمندی، تمکن، غنا
زبان داری
مرتعی در روستای میان رستاق شهرستان کتول
ریسمانی که با آن شاخ گاو را بندند